چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۹:۵۰
۰ نفر

توماس فریدمن - ترجمه نیلوفر قدیری: جان مک کین باید بیدار شود و بوی قهوه عربی را استشمام کند. می‌دانم که این روزها شرایط خوبی ندارد

وقتی 4‌سال به خاطر حمایت از جنگ عراق مورد حمله و انتقاد قرار می‌گیرد و تازه بعد با حمایت از گام بعدی یعنی افزایش نیروی نظامی آمریکا در عراق شاهد افزایش حجم انتقادها می‌شود، حتما برای لحظه‌ای تنفس و آرامش بی‌قرار خواهد شد.

اما پیش از آن، مک کین همه تلاشش را می‌کند تا حقانیت موضع‌گیری‌اش را درباره جنگ به اثبات برساند، به ویژه حالا که زمان انتخابات است.

مک کین البته درباره رای به افزایش نیرو در عراق درست عمل کرد. این افزایش نیرو باعث ثبات و فراهم شدن فضای آشتی سیاسی در این کشور شد. اما عراق همیشه ماجرایی پر از شگفتی بوده‌است.

یکی از مهم‌ترین شگفتی‌های سیاسی هم این است که این افزایش نیرو، عراق را برای سیاست خارجی باراک اوباما و سیاست‌های نوری مالکی امن و مطمئن کرد.

حتی یک لحظه هم باور نکنید که مصاحبه اخیر مالکی با نشریه آلمانی اشپیگل و حمایت او از برنامه اوباما برای عقب‌ کشیدن نیروها از عراق، یک اشتباه در ترجمه بوده‌است. او در این مصاحبه گفت که هر کس می‌خواهد زودتر از عراق خارج شود، ارزیابی دقیق‌تری نسبت به تحولات این کشور دارد.

او از حقیقتی کاملا روشن سخن می‌گفت و آن اینکه، افزایش نیروی نظامی آمریکا در عراق، شرایط سیاسی ماجرای عراق را تغییر داد.

مقامات آمریکایی در عراق به من می‌گویند که موفقیت اقوام سنی در مقابله با القاعده در مناطق خود باعث شده که عراقی‌ها به خود با دیدی متفاوت نگاه کنند و در همین نگاه، حضور آمریکا را در عراق زیر سوال ببرند.

هر روز تعداد بیشتری از سیاستمداران عراقی به این باور می‌رسند که می‌توانند امور کشورشان را خودشان اداره کنند. همزمان از تعداد کسانی که فکر می‌کنند آمریکا باید یک رئیس‌جمهوری دیگر به عراق تقدیم کند، کاسته می‌شود.

دیگر زمان آن رسیده که حرف‌ها و روایت‌های خودمان از این جنگ درباره اینکه چطور عراق را آزاد کردیم، به فراموشی سپرده شود. حالا باید به روایت عراقی‌ها از این جنگ گوش کنیم. هیچ کس نمی‌خواهد توسط یک کشور دیگر آزاد و بعد اشغال شود. این تحقیر‌آمیز است.

فرانسه هنوز با این حقیقت کنار نیامده که متحدین، این کشور را آزاد کردند. آنچه اهمیت دارد این است که عراقی‌ها چطور البته با کمک نیروهای افزایش یافته، خود را آزاد کردند.

اکنون اما پرسش این است که آیا جنبش سنی‌ها و شیعیان می‌توانند با متحد شدن، جنبش یکپارچه ملی آزادیبخش را تشکیل دهند؟ من هم پاسخ این پرسش را نمی‌دانم؛ اما یک چیز را می‌دانم.

آمریکا خواستار اتحاد جنبش‌های ملی شیعه و سنی و کرد است، اما نمی‌خواهد که محور این اتحاد مخالفت با آمریکا باشد. مقابله با ادامه حضور آمریکا در عراق می‌تواند شعار وسوسه‌کننده‌ای برای سیاستمداران عراقی در انتخابات پارلمانی و استانی آینده این کشور باشد.

نوری مالکی در حقیقت از طریق مصاحبه با اشپیگل برای ما 2پیام مهم فرستاد: اول به ما گفت که تا وقتی ارتش و دولت عراق می‌تواند روی پای خودش بایستد دیگر نیازی به ادامه اشغال عراق توسط آمریکا نیست. پیام دوم این بود که باید به خاطر داشته‌باشیم، عراق یک کشور عربی است.

عراق قلب دنیای عرب است. عراق مانند آلمان و ژاپن نیست؛  به همین دلیل حضور نظامی محسوس و طولانی آمریکا را تحمل نمی‌کند.

بنابراین در چنین فضایی مک کین با دشواری رو‌به‌رو خواهد بود. دیدگاه مک کین درباره عراق بعد از افزایش نیروها این است که عراقی‌ها هنوز نیروی نظامی قادر برای حفاظت از سرزمین خود را ندارند و به کمک بیشتر آمریکا نیازمندند.

در همین حال اوباما که از حامیان افزایش نیرو در عراق نبوده و به جدول زمانی عقب‌نشینی 16 ماهه خود پایبند است، اکنون شانسی یا از روی هوشمندی خود را در هماهنگی کامل با فضای حاکم درباره عراق می‌بیند. ممکن است جدول زمانی پیشنهادی او بسیار کوتاه باشد اما او بعدا هم می‌تواند در این باره فکر کند.

اکنون برای آمریکا بهترین راه حل درباره عراق، اتخاذ ترکیبی از سیاست مک کین و اوباماست. یعنی هم باید جدول زمانی روشنی برای عقب‌نشینی نیروها اعلام کرد زیرا در آمریکا و در خود عراق هیچ چیزی کمتر از این مورد قبول نیست؛

اما در عین حال باید فضایی برای مانور در صورت بهتر شدن شرایط باقی گذاشت. این را نباید فراموش کرد که هر چه عراق بیشتر روی پای خودش باشد و به حمایت آمریکا نیاز نداشته باشد، تاثیر مثبت آن بر منطقه بیشتر خواهد شد.

نیویورک تایمز - 23 جولای 2008

کد خبر 58909

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز